مقایسه تبلیغات در گوگل و تبلیغات در فیسبوک؟

به عنوان کارشناسان بازاریابی دیجیتال، مشتریان بیشماری این سوال را از ما پرسیده اند.”خب، کدام یک برای کسب و کار ما بهتر است؟” تقریبا هر دفعه ما پاسخی یکسان می دهیم، بستگی دارد! به همین دلیل مقایسه تبلیغات گوگل و فیس بوک را برای شما عزیزان تولید کرده ایم.

هر دو عالی هستند؛ با این حال، بسته به نوع کسب و کار شما، مخاطبین شما، و اهداف شما، یکی از این دو می تواند گزینه بهتری باشد. پس بیایید نگاهی به آن ها بیاندازیم.

اختلاف نظر بزرگ بر سر تبلیغات در گوگل در مقابل تبلیغات در فیسبوک

ما متوجه شده ایم که مشاغل کوچک معمولا بودجه بازاریابی محدودی دارند و تصمیم گیری بر سر اینکه این بودجه را کجا مصرف کنند می تواند بسیار چالش برانگیز باشد. دیگر چه برسد به اینکه بخواهند تفاوت بین تبلیغات در گوگل و تبلیغات در فیسبوک را کاملا متوجه شوند.

به همین خاطر ما تلاش کرده ایم تا در این مقاله به این اختلاف نظر خاتمه دهیم و به صاحبان کسب و کار کمک کنیم تا تصمیم بگیرند کدام یک بهترین بازگشت سرمایه را برایشان به همراه دارد.

پیش از هر چیز بیایید ببینیم تفاوت های اصلی بین این دو نوع تبلیغات چه هستند. هر دو آنها جزو مهم ترین روش های تبلیغات اینترنتی محسوب می‌شوند و به عنوان رقیب بزرگ یکدیگر نیز معروف شده اند.

تبلیغات در گوگل چه هستند؟

قبل از اینکه بخواهیم مقایسه تبلیغات گوگل و فیس بوک را مطرح کنیم، باید در مورد هر کدام از آنها اطلاعاتی داشته باشید. پیشرفت در تکنولوژی در طی سال ها، گزینه های انتخابی بیشتری را در اختیار ما بازاریاب ها و حتی مصرف کنندگان قرار داده است. در نتیجه، این امر باعث تغییر نحوه یافتن، ارائه و دریافت اطلاعات شده است. حتی نحوه خرید کالا را نیز تحت تاثیر قرار داده است.

یکی از شرکت های اینترنتی که این تغییر را به خوبی پذیرفته است و حتی به رشد آن کمک کرده است گوگل است. گوگل که در سال 1998 تاسیس شده است، یک موتور جستجو است که حدود 70% کاربران آنلاین برای جستجو در مورد شیر مرغ تا جان آدمی زاد از آن استفاده می کنند. ظرف یک ثانیه، هزاران نتیجه در مورد کالا ها، نکات، ویدئو ها، مشاغل یک منطقه و موارد دیگر به نمایش در می آیند.

امروزه گوگل در هر ثانیه بیش از 60000 جستجو در ثانیه از جانب کاربران را پردازش می کند که در روز به بیش از 3 میلیارد و به بیش از یک تریلیون در سال می رسد. و از اوایل سال 2000 این رشد مداوم ادامه داشته است. تصور کنید که این رشد چگونه بر تبلیغات تاثیر گذاشته و خواهد گذاشت.

گوگل ادز، که قبلا به عنوان گوگل ادوردز شناخته می شد، به یکی از بزرگترین و محبوب ترین پلتفرم های تبلیغات پولی تبدیل شده است. تبلیغات PPC  – کسر هزینه به ازای هر کلیک –  به این معنی است که تبلیغ دهندگان در این پلتفرم تنها زمانی هزینه می پردازند که یک کاربر بر روی تبلیغ آن ها کلیک کرده باشد.

سایر موتور های جستجو نیز از تکنیک های مشابهی برای پلتفرم های تبلیغاتی خود استفاده می کنند. اما آنقدر که کاربران و تبلیغ دهندگان از گوگل استفاده می کنند، عبارت تبلیغات پولی بیشتر از همه با گوگل ادز شناخته می شود.

تصویر بالا نشان دهنده یک جستجو سریع در مورد عبارت “نظافتچی منزل در نزدیکی من” است. اگر دقت کنید متوجه برچسب سبز رنگ “Ad” در سمت چپ نتایج لیست شده یا “Sponsored” در گوشه بالایی سمت راست صفحه می شوید. گوگل نه تنها مرتبط ترین نتایج را برای جستجو نشان می دهد، بلکه نتایج مرتبط بر اساس لوکیشن را نیز نشان می دهد.

تبلیغات در فیسبوک چه هستند؟

اکثرا به تبلیغات در گوگل، تبلیغات پولی جستجو (paid search) می گویند، پس قطعا به تبلیغات در فیسبوک، تبلیغات پولی در رسانه اجتماعی (paid social) گفته می شود. تغییر رفتار ها و الگو های مصرف کنندگان، به طرز غیر قابل انکاری به غول های رسانه های اجتماعی مجال رشد داده است چرا که از طریق آن ها مصرف کنندگان می توانند با دوستان خود در ارتباط باشند، از تجارب و نگرانی های خود صحبت کنند و در مورد موضوعات و مشاغل مورد علاقه خود نظر بدهند.

امروزه فیسبوک با داشتن 2.27 میلیارد کاربر فعال در ماه که به تعداد آن ها افزوده می شود، در میان رسانه های اجتماعی بسیار فعال است. با این حجم بالا از کاربر جای تعجبی نیست که تنها در سال گذشته، تبلیغات فیسبوک 25% هزینه کل تبلیغات آنلاین را به خود اختصاص داده است.

بله فیسبوک داده های فراوانی را جمع آوری می کند. حتی بیش از آنچه شما متوجه اش باشید. صفحاتی که لایک می کنید، عناوینی که در مورد آن ها گفتگو می کنید، دوستان شما، تاریخ تولد شما، لوکیشن کنونی شما، تعطیلاتی که در سال 2018 داشته اید و غیره. تصور کنید چنین بانک اطلاعاتی، برای تبلیغ دهنده ای که به دنبال کاربران مشخصی می گردد، چقدر ارزش دارد.

گراف زیر گزینه های هدف گذاری تبلیغات در فیسبوک که در اختیار تبلیغ دهندگان است را نشان می دهد.

همین دلیل به تنهایی باعث شده است تا تبلیغات در فیسبوک در میان صاحبان مشاغل کوچک محبوب بماند چرا که از این طریق می توانند مخاطبین هدف خود را بیابند و کمپین های خود را تنها نشان کسانی بدهند که احتمال خرید کالا با خدمات از جانب آن ها بالا است. این ویژگی است که هر پلتفرم تبلیغاتی نمی تواند آن را ارائه کند یا حداقل با این حجم از جزئیات نمی تواند.

تبلیغات در گوگل در مقابل تبلیغات در فیسبوک – عملکرد آن ها چگونه است؟

گوگل ادز به صاحبان مشاغل این اجازه را می دهد تا کاربران را بر اساس عباراتی که برای جستجو در گوگل وارد می کنند، که به آن ها کلیدواژه نیز گفته می شود، هدف قرار دهند. این تبلیغات که عمدتا متنی هستند، با هدف نمایش نتایج مرتبط به جستجو کاربر به کار می روند.

وقتی کاربر یک کلیدواژه مشخص را در گوگل جستجو می کند، معمولا در کمتر از یک ثانیه، صفحاتی از نتایج برای او به نمایش در می آید. اما در ابتدای صفحه نتایج، آن چند نتیجه اول ( آنهایی که مانند تصویر زیر یک تگ “Ad” دارند) تبلیغات پولی هستند که شرکت ها یا موسساتی برای نمایش آن ها زمانی که این کلیدواژه مشخص جستجو شود، هزینه کرده اند.

پلتفرم تبلیغات گوگل این اجازه را می دهد تا کمپین هایی ایجاد کنید. به این ترتیب تنها در صورت جستجو کلیدواژه هایی که می خواهید برای آن تبلیغ کنید، نمایش داده می‌شوید. برای اینکه رویکرد هدفگذاری دقیق تر شود، مشاغل محلی می توانند کاربرانی را هدف قرار دهند که در یک منطقه جفرافیایی مشخص حضور دارند. به این طریق دیگر به خاطر کلیک هایی که کاربر آن در مسافتی بسیار دور قرار دارد هزینه نمی کنند.

وقتی این کمپین های تبلیغاتی ایجاد شدند، تبلیغات شما وارد دور رقابتی با تبلیغ دهندگانی می شوند که کلیدواژه هایی مشابه با شما را انتخاب کرده اند. در نهایت گوگل، آگهی را نشان می دهد که بیشترین هزینه پیشنهادی و مرتبط ترین محتوا را با کلیدواژه جستجو شده داشته باشد.

تبلیغات فیسبوک از طرفی دیگر، به شما اجازه می دهد تا افراد را بر اساس رفتار ها و الگو هایی که شما انتخاب کرده اید، برای نمایش تبلیغات خود هدف گذاری کنید. بر خلاف گوگل، نمایش تبلیغات بر اساس عبارت جستجو شده کاربر نیست. نه تنها گزینه های فراوانی را برای هدف گذاری بر اساس ویژگی های جمعیت شناسی در اختیار تبلیغ دهنده می گذارد، بلکه به او اجازه می دهد تا کاربران را بر اساس رفتار ها، مواردی که به آن ها علاقه دارند یا ندارند، هدف قرار دهد.

تصویر زیر نمونه ای است از فرمت های مختلف که برای تبلیغات در فیسبوک می توانید از آن ها استفاده کنید. فرمت های مختلف نمایشی (تصویر، ویدئو، تبلیغات گردان – تبلیغی که در آن می توانید 3 تا 5 تصویر را در کنار هم قرار دهید) و جایگاه نمایش را انتخاب کنید.

این ساده ترین نوع از مقایسه تبلیغات گوگل و فیس بوک بود که می‌توانستیم به شما ارائه کنیم.

بازگشت سرمایه (ROI) برای تبلیغات در گوگل و تبلیغات در فیسبوک چگونه است؟ چگونه آن را مشخص می کنیم؟

زمانی بود که کانال های سنتی مانند تبلیغات چاپی، استراتژی ورود صاحبان کسب و کار به بازار به حساب می آمد. آنها از رسانه ارتباط جمعی یعنی روزنامه های محلی استفاده می کردند و در آن ها تبلیغ می کردند و امیدوار بودند که کسی آگهی آن ها را ببیند و به فروشگاه آن ها برود و خریدی انجام دهد. و نمی دانستند که تا چه میزان این کمپین تبلیغاتی آن ها موثر است.

ما از آن دوره فاصله زیادی گرفته ایم و امروزه صاحبان مشاغل و تبلیغ دهندگان ابزار های دیجیتال پیشرفته را در اختیار دارند. فن آوری های جدیدتر این امکان را برای آن ها فراهم می کند تا کسب و کار خود را با فرمت های مختلف تبلیغ کنند در حالی که همگی مشتریان خاصی را هدف گرفته اند.

علم کامپیوتر و تحلیل داده ها امکان رهگیری کمپین های تبلیغاتی و شمارش تعداد کانورژن ها بر اساس ساعت رخداد آن ها را فراهم کرده اند. شگفت انگیز است که چگونه پلتفرم ها هر بازدید از وب سایت شما را که از طریق آگهی های پولی ایجاد شده اند، تگ می کنند.

علاوه بر این، این تگ ها کاربران را چه خرید کنند و چه از صفحه خارج شوند دنبال می کنند. این سطح از جزئیات به این معنی است که بیش از هر زمان دیگری داده وجود دارد تا به شما در بهینه سازی عملکرد کمپین هایتان کمک کند.

مقایسه تبلیغات گوگل و تبلیغات فیسبوک

خب بالاخره کدام یک بازگشت سرمایه بهتری دارند؟

برای صاحبان مشاغل، مقایسه تبلیغات گوگل و فیس بوک تنها به یک مسئله ختم می شود و آن هم این است که کدام یک سود آوری بیشتری دارد؟ که خب کاملا قابل درک است.

به همین منظور، ما تصمیم گرفتیم یک آزمایش مقایسه ای انجام دهیم و نتیجه آن را به اطلاع شما برسانیم. موضوع این بررسی در مورد یک باشگاه ورزشی محلی بود. مشتری زمانی که به ما مراجعه کرد هدف اصلی اش افزایش تعداد اعضاء باشگاهش بود. و در درجه دوم می خواست افتتاح باشگاهش را به اطلاع مردم برساند.

ما دو کمپین ایجاد و به مدت 30 روز آنها را فعال کردیم تا پیش از آنکه پیشنهادی ارائه دهیم، شرایط بازار را برای محصول و خدمات مورد نظر خود بسنجیم. دو جدول زیر نشان دهنده داده های حاصل از فعالیت آزمایشی این کمپین ها است.

ما اول کمپین فیسبوک را بررسی کردیم. عملکرد آن عالی بود و حتی فراتر از انتطارات مشتری ما بود. 103 نفر حق عضویت باشگاه را خریداری کرده بودند و بیش از 150 هزار بار تبلیغ نمایش داشته است. به علاوه هزینه برای هر کانورژن 11 دلار بود. بد نیست نه؟ مشتری از نتایج بسیار شگفت زده شده بود و با دانستن این موضوع که این نتایج با گذر زمان بهتر می شوند، می خواست که تبلیغات در فیسبوک ادامه داشته باشد.

سپس به سراغ نتایج تبلیغات در گوگل رفتیم. نه تنها این کمپین ها از بودجه ای که ما برای آن تعریف کرده بودیم کمتر مصرف کرده بودند، بلکه به ما در جلب 200 حق عضویت با هزینه 4 دلار برای هر کانورژن نیز کمک کرده بودند. ما به داده های جالبی برای بهینه سازی کمپین ها دست پیدا کردیم.

در پایان این دوره آزمایشی، تبلیغات ما در گوگل توسط کاربرانی دیده شده بود که به طور خاص برای عضویت در باشگاه ورزشی جستجو کرده بودند. ما می دانستیم که این کاربران می توانند تبدیل به مشتریان مادام العمر شوند. این گونه نتایج در مرحله بررسی به خوبی به ما نشان می دهند که چه نوع از تبلیغات برای مشتریان ما بهترین نتیجه را به همراه دارد.

توصیه ما برای انتخاب تبلیغات در فیس بوک یا گوگل

اگر معیار مقایسه تبلیغات گوگل و فیس بوک قرار است بر اساس بازگشت سرمایه اصلی هزینه شده باشد، تبلیغات در گوگل معمولا اثبات کرده اند که در این زمینه حرف اول را می زنند. این واقعیت که ما با صرف هزینه کمتر توانستیم کانورژن بیشتری بدست بیاوریم، اثر بخشی آگهی در گوگل برای بازگشت سرمایه را نشان می دهد.

این پاسخ شاید باعث تعجب برخی شود؛ اما بر اساس نتایج این بررسی، اگر کسب و کار شما جدید است و نمی دانید که برای افزایش فروش خود چه گزینه ای را انتخاب کنید، یک کمپین با هدف جذب مشتریان بالقوه (lead campaign) در گوگل می تواند به دلیل حجم فروش بالاتر، بازگشت سرمایه بهتری را برای شما داشته باشد.

اگر چه به طور کلی تبلیغات در گوگل نیازمند بودجه بیشتری است، اما کار در این زمینه نیازمند تجربه نیز است. گوگل می خواهد تا بهترین ها را در اختیار کاربرانش بگذارد؛ بنابراین شما هم باید همین کار را انجام دهید.

کیفیت و محتوای وبسایت شما یک فاکتور بسیار مهم در تعیین جایگاه تبلیغ شما در رقابت با سایر کمپین ها است. برای کسب بهترین نتیجه در این زمینه، ما به شدت پیشنهاد می کنیم با شرکتی همکاری داشته باشید که از متخصصین تبلیغات در صنعت شما بهره ببرد.

وجه دیگر توصیه ما در این زمینه

بدون شک تبلیغات در فیسبوک باید در مرکز برنامه بازاریابی صاحبان مشاغل باشد، بخصوص وقتی نوبت به تبلیغات در رسانه های اجتماعی می رسد. نه تنها این تبلیغات به شما جزئیاتی از رفتار های اجتماعی مخاطبین شما می دهد، بلکه این امکان را برای شما فراهم می کند تا یک گروه اجتماعی حول کسب و کار خود ایجاد کنید.

یکی از عوامل مهمی که همه ما می دانیم برای رشد یک کسب و کار بسیار حائز اهمیت است، تعریف سایر مشتریان و کاربران از برند شما است. وقتی صحبت از ایجاد گروه های اجتماعی و تبادل نظر مشتریان می شود، هیچ پلتفرمی به خوبی فیسبوک نمی تواند در این زمینه عمل کند.

بازگشت سرمایه از تبلیغات فیسبوک عمیق تر از آن چیزی است که بتوان آن را به تنهایی با دلار سنجید. ما همه از پتانسیل بالای این کانال و قدرت جذب مخاطب آن با خبر هستیم. به همین خاطر نمی توان به راحتی از تاثیر پلتفرم تبلیغاتی آن گذشت.

همانطور که گفتیم، هر شغلی متفاوت است – با کالا هایی متفاوت و مشتریانی منحصر به فرد.

یعنی این که شیوه ای که برای یک صاحب کسب و کار نتیجه بخش بوده است، ممکن است برای دیگری نباشد. و این مسئله در بازگشت سرمایه نیز قطعا مصداق دارد.

حرف آخر

همیشه صحبت از گزینه های موجود و انتخاب از بین آن ها به همین سادگی نیست. انتخاب گزینه مناسب به فاکتور های مختلفی مانند اهداف تجاری شما، نوع تجارت و مشتریان شما، بستگی دارد که همگی نقشی بسزایی در موفقیت یک کمپین تبلیغاتی و بازگشت سرمایه دارند.

این گزینه مناسب ممکن است همیشه مشخص نباشد. اما ما غالبا به صاحبان مشاغل توصیه می کنیم که توجهشان صرفا معطوف به بازگشت سرمایه نباشد و یک کمپین تبلیغاتی را بر اساس ارزش کلی که برای کسب و کار شما به همراه دارد، ارزیابی کنند -حتی در مورد تبلیغات در گوگل و فیسبوک. این ارزش می تواند هر چیزی باشد، از اطلاع رسانی در مورد برند شما تا دسترسی به مشتریان بالقوه و یا جلب آن ها، و انجام کانورژن و خرید از جانب آن ها.

مقاله را با این مقایسه تبلیغات گوگل و فیس بوک به پایان می رسانیم:

تبلیغات در گوگل به شما کمک می کند تا سریعا مشتریان جدیدی بدست آورید و در همین حین، بازگشت فوری سرمایه را خواهید داشت. در حالیکه تبلیغات در فیسبوک به مشتریان جدید کمک می کند تا شما را بیابند و در مورد شما اطلاعات کسب کنند. و به این ترتیب در دراز مدت بازگشت سرمایه بهتری را خواهید داشت.