8 کلمه؛
مثل اینکه تنها 8 کلمه از توییت ایلان ماسک نیاز بود تا نتفلیکس افت نزدیک به 4 درصدی سهام خود را تجربه کند.
این قدرت سوشال مدیا است که حتی یک توییت ساده، میتواند تاثیر چشمگیری در توسعه یا پایین رفتن یک کسبوکار داشته باشد. اما از این توییت و ماجراهای آن که گذر کنیم؛ به نظرتان چه نکتهای در این داستان برای شمایی که کسبوکار آنلاین دارید وجود دارد؟
شما چطور؟ آیا میدانید مشتریان و کاربران در شبکههای مجازی در مورد شما چه میگویند؟ آیا از خدمات شما راضی هستند؟ چه احساسی در مورد برند شما دارند؟ اینجا جایی است که کانسپتی به نام سوشال لیسنینگ (Social listening) مطرح میشود.
گزینهای که به شما کمک میکند تا صحبتها در مورد کسبوکار خود در شبکههای سوشال مدیا را رهگیری کرده و از دیتاهای به دست آمده توسط آن، برای توسعه برند خود استفاده کنید.
در مقاله امروز از وبلاگ جی ادز در مورد این موضوع صحبت کرده و به شما یاد میدهیم که چگونه میتوانید از سوشال لیسنینگ در جهت بهبود کانالهای مارکتینگ خود مثل فعالیت ارگانیک سوشال مدیا، گوگل ادز و یا حتی سئو سایت استفاده کنید.
پیشنهاد میکنم تا انتهای این مقاله همراه من باشید.
سوشال لیسنینگ چیست؟
سوشال لیسنینگ یا گوش دادن اجتماعی به پروسه شناسایی و ارزیابی چیزی است که کاربران در شبکههای اجتماعی در مورد یک برند، فرد یا محصول میگویند.
اما شما به عنوان یک مارکتر، ساده به این موضوع نگاه نکنید!
سوشال لیسنینگ تنها در مورد رصد لایکهای اینستاگرام یا تعداد ریتوییتهای توییتر نیست. مارکترهای موفق آن را به عنوان یک راه برای پیدا کردن پیدا کردن نیازهای مشتریان، ترندهای بازار و افزایش آگاهی از برند خود میبینند.
به سوشال لیسنینگ به عنوان یک گزینه برای به دست آوردن اطلاعات باکیفیت از خواستههای مشتریان و چالشهای آنها نگاه کنید. اطلاعاتی که اساس و پایه استراتژیهای مارکتینگ شما را شکل داده و به شما کمک میکنند تا تجربه مشتریان در تعامل با کسبوکار خود را بهبود دهید.
تفاوت سوشال لیسنینگ با سوشال مانیتورینگ
در مورد سوشال لیسنینگ فهمیدیم؛اما تا به حال در مورد Social monitoring چیزی شنیدهاید؟ فکر میکنید چه تفاوتی با Social listening دارد؟
خب؛ تفاوت زیادی ندارد!
میتوانیم اینگونه بگوییم؛ سوشال مانیتورینگ، به ما میگوید که کاربران در مورد کسبوکار ما چه میگویند. اما سوشال لیسنینگ به ما کمک میکند تا بفهمیم چرا کاربران این چیزها را در مورد ما میگویند.
سوشال مانیتورینگ را میتوان یک پروسه فنی و تنها برای بررسی گفتههای کاربران در شبکههای اجتماعی در نظر گرفت؛ اما سوشال لیسنینگ یک راهکار برای تحلیل این گفتهها و تدوین استراتژیهای بازاریابی طولانی مدت برای پاسخ به نیازهای شناسایی شده میباشد.
اجازه دهید برای درک بهتر این موضوع، ادامه صحبت را با یک مثال جلو ببرم.
- سوشال مانیتورینگ: یک فروشگاه آنلاین لوازم آرایشی، امکان تحلیل چهره با هوش مصنوعی و پیشنهاد لوازم آرایشی متناسب با رنگ و جنس پوست را برای مشتریان خود فراهم میکند. کامنتهای مثبت و منفی در توییتر، لینکدین و اینستاگرام برای این قابلیت جدید خود میگیرد. سوشال مانیتورینگ در اینجا تنها به جمعآوری و بررسی این کامنتها گفته میشود.
- سوشال لیسنینگ: همین برند، از کامنتهای کاربران استفاده میکند و سعی میکنند نقاط ضعف این قابلیت که کاربران به آنها اشاره کردهاند (مثلا عدم توانایی تفکیک درست اجزای صورت) را برطرف کرده و کمپینهای بازاریابی بر اساس نقاط قوت این قابلیت (مثلا پیشنهاد 4 مدل مختلف از یک محصول برای یک نوع پوست) را راهاندازی کرده و این قابلیت جدید خود را پروموت کند.
مهم است که بدانید؛ Social listening و Social monitoring دو کانسپت جدا از هم نیستند. یک استراتژی سوشال لیسنینگ را میتوان گزینهای دانست که سوشال مانیتورینگ را یک قدم جلوتر برده تا کسبوکارها بتوانند درک بهتری از احساسات، خواستهها و اولویتهای مشتریان خود پیدا کنند.
جالب است بدانید؛ با توجه به گزارشی که socialmediatoday منتشر کرده است؛ بیش از 60% کسبوکارهای آمریکایی عنوان کردهاند که از سوشال لیسنینگ برای رصد گفتگوها و احساست کاربران در مورد کسبوکار خود استفاده میکنند.
دلیل آن هم کاملا واضح است؛ چون نتیجه میدهد!
وقتی شما به صورت مداوم میدانید که چه تغییراتی در علایق مشتریان شما ایجاد شده و یا این که آپدیتهای کسبوکار شما چه بازخوردی از سمت آنها میگیرد؛ خیلی بهتر میتوانید ساختار برند، محصولات و یا خدمات خود را به گونهای ایجاد کنید که همیشه موردعلاقه و انتخاب اول کاربران بمانید.
چرا باید از سوشال لیسنینگ استفاده کنید؟
حذف حدس و گمان،
سوشال لیسنینگ این امکان را به شما میدهد تا به جای ساختن فرضیه از این که مشتریان شما چه نیازهایی دارند، واقعا با این نیازها و اولویتهای آنان آشنا شوید.
اما اگر به دنبال پاسخ کاملتری برای این موضوع هستید، باید بدانید که:
1. مشتریان و کاربران پاسخگو بودن یک کسبوکار را دوست دارند
افراد دوست دارند در شبکههای مجازی شنیده و دیده شوند. نتایج تحقیقی که Sprout Social انجام داده است نشان میدهد که 46% از مشتریان، عقیده دارند که تعامل داشتن یک برند با مشتریان خود در سوشال مدیا، یکی از فاکتورهای برتری برندها در فضای مجازی است.
بلوبانک یکی از نمونههای ایرانی در این مورد است که در شبکههایی مثل توییتر، تعامل خوبی با کاربران و مشتریان خود ایجاد کرده است.
میتوان اینطور گفت. اگر کسبوکاری دارید که در سوشال مدیا پاسخگو مشتریان خود هستید، یک مزیت رقابتی نسبت به رقبای خود دارید. تحقیقی که در بالا به آن اشاره کردیم، همچنین به این موضوع اشاره میکند که 90% از افرادی که یک برند را در شبکههای مجازی دنبال میکنند، به احتمال زیاد خرید خود را نیز از همان برند انجام میدهند.
مهم است که بدانید کاربران از شما پاسخ میخواهند، اما فقط این نیست!
در واقع، یک استراتژی درست سوشال لیسنینگ به شما کمک میکند تا پاسخ خود را به گونهای به مشتریان منتقل کنید که برای آنها ارزش واقعی ایجاد کند. این پاسخها، همانهایی هستند که فاکتورهایی مثل اعتماد مشتریان به برند (Brand Loyalty) و حفظ آنها (Customer Retention) را افزایش میدهند.
2. با سوشال لیسنینگ امکان رهگیری میزان رشد کسبوکار خود را دارید
حقیقت این است. برندها همیشه در معرض حوادث، مشکلات جدی و سیل انتقادات قرار دارند و حتی یک موضوع به ظاهر ساده، میتواند مشکلات اساسی برای یک کسبوکار به وجود آورند. به عنوان یک برند، این که بخواهید چند کامنت منفی را نادیده بگیرید ساده است، اما وقتی موجی از نظرات منفی و نارضایتیها ضد برند شما شکل میگیرد، با مشکل جدی روبرو خواهید شد.
آیفون 17 و مشکل خط و خشهای قاب پشتی آن، یک مثال خوب در این مورد است:
وقتی که این دست از مشکلات برای یک برند اتفاق میافتاد، سوشال لیسنینگ میتواند به شما کمک کند تا مشکل را ریشهیابی کرده و با آنالیز نظرات مشتریان خود، پاسخ مناسبی برای مشکل آنها پیدا کنید.
فکر میکنید در این مثال پاسخ اپل چه بود؟ استفاده از محلول نمکی.
طبق دیتاهایی که منتشر شده است، اپل در واکنش به این مشکل آیفون 17 به کارمندان اپل استور توصیه کرده است تا از محلول نمکی برای برطرف کردن خط و خش های قاب پشتی این موبایل استفاده کنند.
موردی که در حال حاضر، به عنوان راهحل برطرف کردن این مشکل در شبکههای مجازی در حال انتشار است.
3. سوشال لیسنینگ امکان پیدا کردن فرصتهای رشد را به شما میدهد
پیشتر به این موضوع اشاره کرده بودم، گوش دادن به صحبتهایی که مشتریان و کاربران سوشال مدیا در مورد برند شما میکنند، این فرصت را به شما میدهد تا با نیازهای آنها آشا شوید. شما لازم نیست کاری انجام دهید، حداقل در ابتدای کار.
آنها خودشان به شما میگویند که چه مشکلاتی در استفاده از محصولات و یا خدمات شما دارند، ترجیح میدهند چگونه از این خدمات یا محصولات استفاده کنند یا حتی سوال در مورد اینکه چگونه از این محصولات یا خدمات استفاده کنند. این مورد در شناسایی فرصتهای رشد کسبوکار به شما کمک میکند.
اجازه دهید به مثال بلوبانک برگردیم.
در این مثال، کاربران مشکل عدم امکان افتتاح حساب برای افراد پایین 18 سال را داشتند. این بانک هم در پاسخ به این مشکل، امکان افتتاح حساب مخصوص افراد پایین 18 سال (بلو جونیور) را برای مشتریان خود فراهم کرد.
بله، بلو بانک مشکل مشتریان خود را حل کرد. اما در کنار آن، یک فرصت توسعه کسبوکار خود را نیز شناسایی کرد و توانست منبع درآمدی جدیدی برای خود بسازد.
این نتیجه استفاده از سوشال لیسنینگ و شناسایی نیازها و اولیوتهای مشتریان است.
4. نه فقط نگهداری مشتریان قبلی، بلکه جذب مشتریان جدید هم!
وقتی میتوانید در کنار نگهداری مشتریان قبلی، افراد جدیدی را هم به کسبوکار خود جذب کنید، چرا این کار را نکنید؟
سوشال مدیا یکی از بهترین کانالها برای جذب مشتریان جدید است و اتفاقا سوشال لیسنینگ هم یکی از بهترین استراتژیها برای این کار.
به نظرتان تمام افرادی که در پلتفرمهای مختلف سوشال مدیا مثل اینستاگرام، توییتر، لینکدین و دیگر شبکهها شما را دنبال میکنند مشتریهای شما هستند؟ اگر همینطور است که واقعا باید شما تبریک گفت. اما خب، بیایید با هم صادق باشیم 😊
جدا از مشتریانی که کسبوکار شما را در شبکههای مجازی دنبال میکنند، کاربرانی وجود دارند که مشتری شما نیستند و فقط به محتواهای شما علاقه دارند. این کاربران، همان افرادی هستند که میتوانید آنها را به لیست مشتریان خود اضافه کنید.
چطور؟ با استفاده از تکنیکی به نام اینباند مارکتینگ.
اینباند مارکتینگ (Inbound Marketing) به شما کمک میکند تا با تولید محتوا جذاب برای کاربران، توجه آنها را به محصولات، خدمات و یا برند خود جلب کنید.
روش کار در این استراتژی بدین گونه است که کاربران محتوا جذاب شما را در شبکههای مجازی میبینند، با آن تعامل برقرار میکنند، به لید (سرنخ) شما تبدیل میشوند و در نهایت، اگر به محصولات یا خدمات شما نیاز داشته باشند، به مشتریهای شما تبدیل میشوند.
کبریت توکلی، یکی از بهترین نمونهها در این مورد است که در عین برقراری تعامل با کاربران، به خوبی محصول جدید خود را هم به مشتریان قدیمی و هم کاربران توییتر معرفی میکند:
اما حالا که متوجه شدید استفاده از سوشال لیسنینگ چقدر میتواند به توسعه کسبوکار شما کمک کند، فکر میکنید چطور میتوانید یک استراتژی جامع و کاربردی برای اجرای آن داشته باشید؟
در ادامه این مقاله همراه من باشید.
5 قدم برای ساخت استراتژی سوشال لیسنینگ
این که بتوانید مکالمههای کاربران در مورد کسبوکار خود در شبکههای مجازی را دنبال کنید، آنها را تحلیل کرده و بتوانید تصمیمات مناسبی در مورد آنها بگیرید اصلا سخت نیست.
تنها باید ابزارهای خوبی داشته باشید و این 5 قدم را به خوبی یاد بگیرید:
1. اهداف خود را مشخص کنید
در اولین قدم، باید بدانید که میخواهید زمان و بودجه خود را برای چه کاری هزینه کنید.
این موارد مهمترین گزینههایی هستند که در سوشال لیسنینگ میتوانید به عنوان هدف آنها را انتخاب کنید:
- بهبود تجربه و رضایت مشتریان از برند
- رصد و مدیریت شهرت برند
- شناسایی ترندهای بازار و فرصتهای توسعه کسبوکار
- تحلیل رقبا
- ایجاد آگاهی از برند و جذب مشتریان جدید
پس از تعیین هدف میتوانیم برویم سراغ قدم بعدی، یعنی انتخاب ابزار مناسب.
2. ابزار مناسب سوشال لیسنینگ را انتخاب کنید
وقتی که صحبت از رهگیری مکالمههای افراد در شبکههای سوشال مدیا به میان میآید، ابزارهای مختلف و شناختهشدهای هستند که در این مورد میتوانند به شما کمک کنند.
اما آیا به تمام آنها نیاز دارید؟ قطعا نه.
ابزاری که برای سوشال لیسنینگ انتخاب میکنید، باید برای اهدافی که دارید بهینه باشد.
فکر میکنید یک ابزار مناسب برای این کار چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ این موارد، از مهمترین قابلیتهای یک ابزار کاربردی سوشال لیسنینگ هستند:
- پوشش پلتفرمهای مختلف (شبکههای سوشال مدیا مثل اینستاگرام، توییتر و …، وبلاگها و یا سایتهای نقد و بررسی)
- تحلیل احساسات مختلف کاربران (Sentiment Analysis)
- آلارم ترندها یا تغییر در مورد کلمات کلیدی مدنظر
- سیستم گزارشدهی قوی
- دسترسی به دیتاهای تاریخی علاوه بر رصد لحظهای
- هزینه مناسب و مقیاسپذیری
با این تفاسیر، فکر میکنید کدام ابزار Social listening مناسب هدف شماست؟
نگاهی به این لیست داشته باشید:
- اگر به دنبال بهبود تجربه کاربری و افزایش رضایت مشتریان خود هستید: برای این هدف، بهترین انتخاب شما Sprinklr است. ابزاری که پیشرفهترین سیستم برای تحلیل احساسات کاربران را به شما داده و میتوانید از آن برای بهبود تجربه مشتریان خود در کانالهای مختلف (Omnichannel) استفاده کنید. همچنین قابلیت اتصال آن به CRM های مختلف، امکان ذخیره و استفاده از دیتاهای کاربران را در اختیار شما قرار میدهد.
- اگر به دنبال رصد و مدیریت شهرت کسبوکار خود هستید: برای این هدف، زلکا به عنوان یک ابزار ایرانی انتخاب مناسبی برای شماست. پوشش پلتفرمهای مختلف و تحلیل احساسات فارسی، زلکا را به یک گزینه مناسب برای کسبوکارهایی تبدیل میکند که میخواهند شهرت خود را در میان کاربران شبکههای اجتماعی مدیریت کنند.
- اگر به دنبال شناسایی سریع ترندها و فرصتهای توسعه کسب و کار خود هستید: قطعا Talkwalker بهترین گزینه برای شماست. این ابزار با شناسایی ترندها در سطح جهانی، این فرصت را به شما میدهد تا خیلی سریعتر از رقبای خود از فرصتهای توسعه باخبر شوید.
- اگر به دنبال تحلیل رقبا خود هستید: در این بخش Brandwatch دقت بالایی در تحلیل فعالیت رقبا، تحلیل احساسات و رصد کمپینهای تبلیغاتی را در اختیار شما قرار میدهد. گزینه ایرانی جایگزین آن، پلتفرم نوظهور سنجاب است. شبکهای که منحصرا در اینستاگرام فعالیت کرده و امکان تحلیل فعالیت رقبا در این شبکه را به شما میدهد.
- اگر به دنبال ایجاد آگاهی از برند خود هستید: برای این هدف، دیتاک به عنوان یکی دیگر از ابزارهای ایرانی گزینه خوبی است. حجم دیتاهای در دسترس این پلتفرم همراه با شناخت رفتار مخاطب ایرانی و شناسایی افراد تاثیرگذار در حوزههای کاری مختلف، ترکیب عالی برای افزایش شناخت و آگاهی از یک برند را در اختیار کسبوکارها قرار میدهد.
3. موضوعاتی که باید دنبال شوند را شناسایی کنید
پس از انتخاب ابزار، قدم بعدی شما شناسایی موضوعاتی است که بسته به هدف خود باید آنها را دنبال کنید.
به عنوان مثال اگر هدف شما افزایش آگاهی از محصول جدیدتان است، باید تمام تاپیکهایی که به آن محصول مربوط میشوند را دنبال کنید.
نکتهای که وجود دارد، این است که بدانید در پروسه گوش دادن به مکالمات کاربران در شبکههای اجتماعی، حجم دیتاهایی که میگیرید خیلی بالاست و ممکن است در این مسیر، به راحتی از هدف خود دور شوید.
پس توجه داشته باشید، نیازی نیست به هر کامنت پاسخ دهید، تمام صحبتهای پیرامون برند خود را گوش دهید و یا این که به بررسی موضوعات خارج از هدف خود بپردازید.
4. داده جمع کنید
ورودی بد، نتیجه بد. این یک قانون ظلایی در مورد جمع آوری اطلاعات و داده است.
در بین تاپیکهایی که دنبال میکنید، سعی کنید به دنبال دیتاها و مکالماتی باشید که واقعا به درد شما میخورند. پیشنهاد من به شما این است که دنبال این دسته از اطلاعات باشید:
- دیتاها و دیدگاههایی که نشاندهنده نظرات و احساسات واقعی کاربران باشند.
- قابل اقدام باشند و شما بتوانید کاری در مورد آن انجام دهید.
- به طور مستقیم یا غیر مستقیم در توسعه کسبوکار شما تاثیرگذار باشند.
برخی از نمونه دادههای کاربردی در این مورد:
- مکالمههایی که منشن مستقیم برند دارند، مثلا “محصول X شرکت X واقعا فوقالعادهاس.”
- پستهای مرتبط با نیاز بازار، مثل درخواست کاربران برای “ساخت بستنی ماچا” در توییتر.
- نقدها و نظرات کاربران در مورد محصول یا خدمات
- نظرات اینفلوئنسرها در پلتفرمهای مختلف
گزینههایی مثل منشنهای منتشر شده توسط باتها و یا آنهایی که اسپم هستند نیز از جمله دیتاهای بدرد نخوری هستند که نباید زمان خود را برای بررسی آنها هدر دهید.
توجه داشته باشید، شبکههایی مثل توییتر و یا لینکدین (برای کسبوکارهای B2B) تعداد کاربران زیادی داشته و گزینههای جذابی برای پیدا کردن دادههای باکیفیت میباشند.
5. دادهها را آنالیز و بهبودها را اعمال کنید
پس از این که صحبتهای کاربران را شنیدید، وقت آن رسیده است تا این مکالمههای را آنالیز و بررسی کنید. در این مورد:
- سوالات پیشآمده برای کاربران را بررسی کنید.
- بررسی کنید چه نیازهایی دارند.
- یا این که دوست دارند چه تغییری در محصولات، خدمات و یا حتی خود برند شما ببینند.
پس از آنالیز مکالمات کاربران و شناسایی نیازهای آنها، میتوانید تصمیمات مناسبی برای پاسخ دادن به این نیازها اتخاذ کنید. این پاسخ معمولا در یکی از این دو مدل خود را نشان میدهد:
پاسخ به کامنتها (چه مثبت و چه نقد آمیز): در اکثر موارد، پاسخ به نیاز کاربران در حد پاسخ دادن به کامنت آنها بوده و نیازی به انجام کار دیگری نیست.
اقدام در عمل: برخی اوقات، نیاز است تا شما کمی فراتر از پاسخ دادن به کامنتها رفته و در عمل تغییری در کسبوکار خود ایجاد کنید. مثلا شما یک شرکت تولیدکننده محصولات لبنی هستید و بخش قابل توجهی از کاربران خواستار “بستنی با طعم چای” هستند. اقدام در اینجا یعنی یک معامله برد- برد.
هم کاربران به خواسته خود رسیدند و هم شما یک منبع درآمدی جدید برای خود ایجاد کردهاید. درست مثل مثال بلوبانک و امکان افتتاح حساب بلو جونیور.
ترفندهای اجرای سوشال لیسنینگ
شاید نه همه اما اکثر کسبوکارهای فعال در یک حوزه، الان دیگر میدانند که سوشال لیسنینگ یکی از استراتژیهای کاربردی مارکتینگ برای توسعه کسبوکار میباشد.
کافی است برای مدتی فعالیت رقبای خود را رصد کنید.
اما حتی در چنین شرایطی هم میتوان بهتر از سایرین رقابت کرد. تنها کافی است یک سری نکات را در استراتژی خود اعمال کنید.
در ادامه، یک سری ترفندها را به شما معرفی میکنم که با استفاده از آنها، خیلی بهتر میتوانید نیازهای مخاطبان خود در شبکههای مجازی را شناسایی کرده و به آنها پاسخ دهید.
#ترفند 1 – یک الگو از احساسات مختلف کاربران خود بسازید
یک راهنما برای پاسخ دادن به کامنتها و دیدگاههای مختلف کاربران خود (مثبت، منفی و حتی خنثی) داشته باشید و به تیم خود یاد دهید که چگونه از این راهنما برای پاسخگویی به کاربران استفاده کنند.
این کار میزان پاسخگو بودن شما را افزایش داده و زمان برطرف کردن نیازهای مشتریان شما را نیز کم میکند.
#ترفند 2 – به طور مداوم فعالیت رقبا را رصد کنید
به طور مداوم منشنها، هشتگها و نقاط ضعف و قوت رقبای خود را رصد کنید. جاهایی که رقبای شما ضعیف عمل میکنند (مثلا زمان ارسال بالا یا رابط کاربری بد سایت) را شناسایی کرده و اگر در آن مورد مزیت دارید، کسبوکار خود را به عنوان گزینه جایگزین به کاربران معرفی کنید.
#ترفند 3 – برای اکانتهای بزرگ و اینفلوئنسرها آلارم تنظیم کنید
در هر حوزهای که فعالیت میکنید، برای اکانتهای شناختهشده و اینفلوئنسرهای آن حوزه، هشدار فعالیت تنظیم کنید. این کار به شما کمک میکند تا از موجهای گفتگو شکلگرفته توسط این اکانتها جا نمانید.
نکته مهم: برای دسترسی به مخاطبان نسل Z، اینفلوئنسرهای میکرو (بین 10 تا 100 هزار دنبال کننده) و گفتگوهای آنها را تحت نظر داشته باشید. مخاطبان این نسل، بیشترین میزان اعتماد را به این دسته از اینفلوئنسرها دارند.
صدای مشتریان خود را بشنوید، قبل از اینکه به فریاد تبدیل شود!
حقیقت است. همانطور که شنیدن صدای مشتریان، درک نیاز آنها و برطرف کردن این نیازها به توسعه کسبوکار شما کمک میکند، از آن طرف نشنیدن این صدا و عدم توجه به دغدغههای آنها نیز میتواند آسیب جدی به کسبوکار شما وارد کند.
انتخاب با شماست.
میتوانید انتخاب کنید که از این استراتژی به نفع خود و در جهت بهبود برندتان استفاده کنید یا اینکه تصمیم بگیرید توجهی به نظرات کاربران نداشته باشید.
امیدوارم این مقاله برای شما کاربردی بوده باشد و اگر سوال یا نظری در مورد سوشال لیسنینگ دارید، خوشحال میشویم آن را با ما به اشتراک بگذارید.
کامنت های این مقاله