تعریف و درک مخاطبان هدف

زیرنویس ویدئوی قسمت بیست و هشتم دوره آموزش سئو:

تعریف و درک مخاطبان هدف خود اولین قدم نوشتن محتوا برای آنان است و شناختن فردی که برای او می نویسید، چیزی که درباره آن می نویسید و چگونگی نوشتن آن در نهایت موجب می شود که فرایند توسعه محتوای شما ساده و واضح باشد.

موتورهای جستجو همانند کاربران به محتوای غنی و مرتبط ارزش می‌نهند، بنابراین مهم است که پیش از شروع تایپ روی ایده خود این موضوع را در ذهن داشته باشید. اولین قدم، تعریف مخاطب هدف‌تان می‌باشد. جذب هر شخصی به سایت خود کار ‌سختی نیست، اما جذب افراد درست و پیشنهاد موضوعات درست به آنها با حالت درست یک چالش محسوب می‌شود.

یک راه ساده برای شروع، پرسیدن این سوالات می‌باشد: افرادی که تمایل داریم تا از سایت ما دیدن کنند، چه کسانی هستند و چه نقشی در یک سازمان ایفا می‌کنند؟ از اینجا میتوانیم وارد تمرین درک چگونگی استفاده آنها از کانال های آنلاین و جاهایی که میتوانیم به آنها پیام دهیم یا آنها را درگیر نماییم، گردیم.

یک ابزار عالی برای شروع کار ابزار Forrester Technographics Profile می باشد. این ابزار میتواند به شما در جهت یافتن آنکه مشتریان شما از چه تکنولوژی‌های مختلفی استفاده می‌کنند، کمک کند. برای مثال اگر ما یک گروه مردان آمریکایی بین چهل و پنج سال تا پنجاه و چهار سال را هدف گرفته ایم، می‌توانیم مشاهده کنیم که بیشتر آنها کسانی هستند که ما آنها را تماشاگران میخوانیم به این معنی که آنها اغلب زمان خود را در بلاگ ها، ویدئو، پادکست ها، بررسی ها و … می‌گذرانند. اما تنها مطالعه می‌کنند و لزوما مشارکتی انجام نمی‌دهند. با دانستن این موضوع می توانیم محتوای خود را به این فرمت تبدیل کنیم و میدانیم که باید سخت تر کار کنیم تا هر نوع محتوای تولیدی را از این نوع مخاطبان دریافت کنیم.

زمانی که دانستیم چه نوع محتوایی مخاطبان هدف ما مصرف میکنند و آنها را شناسایی کردیم باید درون مسئله شیرجه بزنیم و موضوعات خود را بررسی کنیم. در نهایت، کاربران در حالت تایپ کلیدواژه ها در موتورهای جستجو هستند و کلیدواژه ها هسته و اساس سئو باقی می‌مانند. بنابراین زمانی که به انتخاب موضوع می‌رسیم باید آنها را به کلمات کلیدای گره بزنیم که پیش از این آنها را بر اساس ارتباط میزان جستجو و رقابت در زمان فرایند پژوهش کلمات کلیدی خود انتخاب کرده ایم. همچنین بهتر است به ابزارهایی مانند گوگل ترند نیز نگاهی بندازید تا روی گرایشات صنعت نظارت داشته باشید و درک کنید که چه چیزی در میان مخاطبان هدف محبوب است و چه چیزی جستجو شده و مورد بحث قرار گرفته است.

انطباق موضوعات خود با آنچه که محبوب است و مورد جستجو قرار می‌گیرد، اندازه بیشینه مخاطبان هدف شما که بدنبال آن‌ها هستید را بیشتر می‌کند. در قدم بعد می‌توانید از ایده پر کردن فضای خالی استفاده کنید. این شانس زیاد است که شخص دیگری در مورد موضوعی که شما مد نظر دارید، مطلب نوشته باشد و آخرین چیزی که اینترنت نیاز دارد، تعداد صفحات بیشتری است که در رابطه با یک موضوع صحبت می‌کنند. در عوض، ببینید که چه چیزی در آن بیرون گم شده است و آن چاله ها را پر کنید، چیزهایی که رقیبان شما روی آن مانور می‌دهند و مطلب می‌نویسند را مورد نظارت قرار دهید، اما مهمتر از آن یافتن مطالبی است که پوشش نمی‌دهند. این فرصت بسیار عالی برای شماست که چشم اندازی منحصر بفرد و حتی با ارزش تر را ارائه دهید.

زمانی که، افرادی که برای آنها می‌نویسیم و آنچه در مورد آن می نویسیم را شناسایی کردیم، آخرین کاری که بایست انجام دهیم، تعریف مضمون محتواست. این چیزی بیش از رویکرد شما به محتوای نوشتار نیست و بایست متناسب و استوار با مخاطبانی که با آنان صحبت می‌کنید، باشد. آیا مقالات تکنیکی برای دانشمندان موشک مینویسید یا گزارش رویدادهایی زنده صنعت های تفریحی؟ حالات مختلفی برای هر یک از این مخاطبان وجود دارد که بایست استفاده نمایید و بیش از همه به یاد داشته باشید که شما تمامی اینکارها را برای حمایت از اهداف کسب و کار خود انجام می‌دهید و در نهایت، نوعی فروش است.

هیچ کس به دنبال یک فروش آشکار نیست ما باید یک چیز با ارزش واقعی را پیشنهاد دهیم، محتوایی که برای خواننده قانع کننده و مفید باشد. مهم است که اطمینان را از ابتدا ایجاد کنید و با مهیا کردن این ارزش شما این حق را برای خود ایجاد کرده اید که یک سری عملیات ها وجود دارد که کاربران میتوانند انجام دهند و مورد نظر شماست. زمانی که تصمیم گرفتید که چطور فحوای محتوای خود را بیان کنید و آن را در موقعیت قرار دهید، باید چند بخش با اهمیت دیگر را نیز در نظر بگیرید.

مهمترین مساله این است که اورجینال باشید! هر چه که می‌نویسید، روی آن زمان بگذارید و مطمئن شوید که منحصر بفرد است و از زبان شما نشئت می گیرد. باید چیز جدیدی را وارد میز کنید که خوانندگان شما را هیجان زده نماید که نتوانند در جای دیگری آن را بیابند. چه تصمیم گرفتید که شوخی در نوشته داشته باشید یا یک پیچیدگی در نوشته ایجاد کنید نیازمند این است که آنها را درگیر نماید یا حتی از ابتدا تا انتها آنها را سرگرم کند. زمانی که خواندن را به اتمام رساندند، باید فکر کنند من حالا یک چیز جالب می دانم که پیش از این نمیدانستم یا حتی بهتر، آنها فکر خواهند کرد من باید این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارم.

از نقطه نظر قالب، شما می بایست در مورد شیوه قرارگیری محتوا در کنار یکدیگر فکر کنید. آیا یک مطلب وبلاگی می‌نویسید یا یک مقاله حاوی اطلاعات مهم خواهید نوشت؟ آیا یک شیوه جامع را انتخاب می کنید که در آن محصول یک و دو را با هم مقایسه و در برابر هم قرار می دهید یا بحث در مورد سناریوهای قبل و بعد یا چگونگی انجام کار است؟ به یاد داشته باشید که محتوا فقط متن نیست، عکس ها به اندازه هزاران کلمه ارزش دارند و همچنین میتوانید از ویدئو برای ذخیره تصویر و صدا برای انتقال ایده های پیچیده استفاده کنید یا یک چیز قابل لمس برای کاربر بسازید.

با درک اینکه برای چه کسی می نویسید در مورد چه چیزی می نویسید و با چه شیوه ای نگارش انجام می دهید فونداسیون خود را با محتوای مرتبط فکر شده و منحصر بفرد سیمان کاری می‌کنید که موجب شگفت زده شدن کاربر و موتورهای جستجو خواهد شد.